در زندگی روزمره، همه انسانها با اضطراب، غم یا ترس مواجه میشوند؛ اما برای برخی افراد، این احساسات بهصورت افراطی، مزمن و آزاردهنده ادامه مییابد؛ به روان رنجوری تبدیل شده و کیفیت زندگیشان را مختل میکند. حال این سوال ممکن است برایتان پیش بیاد که روان رنجوری چیست؟ در جواب باید گفت که این اضطراب مزمن، درواقع اصطلاحی است که در روانشناسی برای توصیف همین وضعیت بهکار میرود. فردی که با آن مواجه است، با وجود آنکه ارتباطش با واقعیت را حفظ کرده، از درون درگیر تعارضهای حلنشده، افکار منفی، وسواس یا بیثباتیهای عاطفی مداوم است. شناخت دقیق روان رنجوری، انواع آن، علائم، علتها و روشهای درمانی مؤثر، به ما کمک میکند تا نهتنها خود را بهتر درک کنیم، بلکه دیگران را نیز با نگاهی آگاهانهتر ببینیم. در این مقاله، به بررسی جامع و دقیق این اختلال و ابعاد مختلف این عارضه میپردازیم. همراه ما باشید.
روان رنجوری چیست
در بخش قبل توضیح دادیم روان رنجوری چیست؟ همانطور که متوجه شدید روان رنجوری (Neurosis) اصطلاحی قدیمی در روانشناسی است که برای توصیف مشکلات روانی بهکار میرفت؛ مشکلاتی مانند اضطراب، وسواس، خلق ناپایدار یا احساس ناراحتی مزمن که در آن فرد با وجود رنج روانی، همچنان ارتباط خود را با واقعیت حفظ میکرد. این ناراحتی عصبی و آشفتگی ذهنی با نامهای دیگری همچون نوروتیسیزم، روانآزردهگرایی، اختلالات نوروتیک و اختلالات اضطرابی و افسردگی نیز شناخته میشود.
این اختلال بیشتر به دلیل تعارضهای درونی، تجربههای آسیبزا در دوران کودکی یا فشارهای مزمن روانی به وجود میآید. افراد مبتلا معمولا عملکرد اجتماعی یا شغلی مناسبی دارند، اما در درون دچار آشفتگیهای ذهنی و هیجانی هستند. شناخت علائم و دلایل این بیماری نقش مهمی در درمان و بهبود کیفیت زندگی فرد ایفا میکند .جالب است بدانید که واژه روان رنجوری در طب بالینی مدرن بهعنوان یک تشخیص رسمی استفاده نمیشود و علائم آن در گروه اختلالات اضطرابی و افسردگی جای گرفتهاند.
روان رنجوری فروید
زیگموند فروید، بنیانگذار روانکاوی، روانآزردهگرایی را نتیجه تعارضهای حلنشده در ناخودآگاه میدانست. از دیدگاه او، انسان دارای سه بخش شخصیتی نهاد (Id) ، من (Ego) و فرامن (Superego) است و زمانی که تعارض بین تمایلات غریزی نهاد و الزامات اخلاقی فرامن بیش از حد شود، اضطراب بهوجود میآید. در صورتی که "من" تعادل مناسبی میان این دو را برقرار نکند، این اضطراب سرکوب شده و به شکل علائم روانرنجورانه مانند وسواس، فوبیا یا علائم بدنی بدون علت پزشکی ظاهر میشود.
بر اساس باور فروید، ریشه بسیاری از این تعارضها به تجربیات دوران کودکی بازمیگردد؛ بهویژه تجربیاتی که با تنشهای روانی و احساسات سرکوبشده جنسی یا پرخاشگری در ارتباط هستند.
انواع روان آزرده گرایی
روانآزردهگرایی یکی از ویژگیهای شخصیتی است که با تجربه مداوم هیجانات منفی مانند اضطراب، خشم، احساس گناه و افسردگی شناخته میشود. این ویژگی در افراد شدت و جلوههای متفاوتی دارد و به شکلهای گوناگون بروز پیدا میکند که عبارتاند از:
روان رنجوری وسواسی
روان رنجوری وسواسی یکی از شایعترین انواع نوروتیسیزم یا همان روانآزردهگرایی است که در آن فرد دچار افکار مزاحم و تکراری و یا اعمال تکرارشونده و غیرقابلمهار میشود. این افراد میدانند که افکار یا رفتارهایشان غیرمنطقی است، اما قادر به متوقفکردن آن نیستند و همین مسئله باعث اضطراب شدید میشود. مثلاً کسی دائماً فکر میکند که در را قفل نکرده و چندینبار بازمیگردد تا چک کند. تجربیات دوران کودکی، تربیت سختگیرانه یا اضطرابهای درونی سرکوبشده نقش مهمی در شکلگیری آن ایفا میکنند. درمان این اختلال معمولاً شامل رواندرمانی شناختی رفتاری، مواجهه و جلوگیری از پاسخ و در برخی موارد داروهای ضد اضطراب یا ضد وسواس است.
روان رنجوری افسردگی
در روان رنجوری افسردگی، فرد دچار حالت مداوم ناراحتی، خستگی روانی، ناامیدی و احساس بیارزشی میشود که با رویدادهای زندگی تناسب ندارد. برخلاف افسردگی شدید یا روانپریشانه، فرد روانرنجور افسرده همچنان ارتباط خود را با واقعیت حفظ میکند و عملکرد اجتماعی خود را تا حدی حفظ میکند، اما از درون درگیر افکار منفی و احساسات دردناک است. این حالت حاصل ترکیب ویژگیهای شخصیتی آسیبپذیر، تعارضهای درونی حلنشده و سبک فکری منفی است.
روان رنجوری افسردگی اغلب به شکل خفیف اما مزمن دیده میشود و ممکن است با علائمی مانند زودرنجی، بیعلاقگی، احساس گناه و کمخوابی همراه باشد. این وضعیت در صورت مزمنشدن به کاهش اعتمادبهنفس و اختلال در روابط منجر میشود. درمان روان رنجوری افسردگی شامل ترکیبی از رواندرمانی، اصلاح افکار منفی، یادگیری مهارتهای مقابلهای و در صورت لزوم دارودرمانی است.
روان رنجوری جنگی
روان رنجوری جنگی، اصطلاحی غیررسمی است که به تجربههای روانی آسیبزای ناشی از حضور در جنگ یا شرایط نظامی اشاره دارد. در طب روانشناسی مدرن، این وضعیت با عنوان دقیقتری به نام اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شناخته میشود. افراد مبتلا معمولا دچار کابوس، یادآوریهای ناخواسته، اضطراب مداوم، بیخوابی، احساس گناه بازمانده و پرهیز از موقعیتهایی میشوند که یادآور تجربههای آسیبزا هستند. درمان روان درمانی جنگی شامل رواندرمانیهایی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، مواجههدرمانی، EMDR و در برخی موارد داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب است.
روان رنجوری اضطرابی
در روان رنجوری اضطرابی، فرد همواره در حالت تنش، نگرانی و پیشبینی فاجعه قرار دارد، حتی زمانی که تهدید واقعی وجود ندارد. ذهن فرد با افکار فاجعهبار اشغال میشود و بدن نیز واکنشهای جسمی مانند تپش قلب، تعریق، بیقراری و اختلال در خواب از خود نشان میدهد. اضطراب مداوم و بیشازحد باعث میشود شخص در تصمیمگیری دچار مشکل شود و زندگی روزمرهاش تحت تأثیر قرار بگیرد. این نوع روان رنجوری بهصورت عمومی یا در قالب فوبیاها و ترسهای خاص بروز پیدا میکند. درمان این اختلال با رواندرمانی شناختی رفتاری، تمرین تنفس آرام، اصلاح افکار ناکارآمد و در موارد شدید، مصرف داروهای تنظیمکننده اضطراب صورت میگیرد.
علائم روان رنجوری
علائم روان رنجوری به شکلهای متنوعی بروز پیدا میکنند، اما وجه مشترک آنها تجربههای هیجانی دردناک، مزمن و اغلب افراطی است. اضطراب، وسواسهای فکری یا عملی، بیثباتی خلقی، احساس گناه، بدبینی، تحریکپذیری و تمایل به انزوا از جمله علائم رایج این عارضه هستند. این افراد اغلب خودآگاهی دارند و نسبت به غیرمنطقیبودن برخی از رفتارهای خود آگاهاند، اما آنها را متوقف نمیکنند.
از دیگر علائم روان رنجوری خواب ناآرام، شکهای مکرر، احساس ناتوانی در تصمیمگیری و وابستگی شدید عاطفی است. در سطح بدنی نیز علائمی مانند دردهای بدون علت پزشکی، تنش عضلانی، بیاشتهایی یا اختلالات گوارشی ظاهر میشود.
علت روان رنجوری چیست
روان رنجوری به دلیل ترکیبی از عوامل زیستی، روانی و محیطی بهوجود میآید. تجربههای سخت یا ناراحتکننده در کودکی، مثل تربیت خشک و سختگیرانه، کمبود محبت یا احساس طردشدگی، نقش زیادی در شکلگیری این مشکل دارند. افرادی که بیشازحد حساساند، مدام نگران میشوند یا خودشان را زیاد سرزنش میکنند، بیشتر در معرض روان رنجوری قرار دارند.
افزون بر این، ناتوانی در بیان احساسات، درگیریهای درونی و سرکوب هیجانات منفی هم باعث بروز روانآزردهگرایی میشود. از دید روانکاوی، تعارض بین خواستههای غریزی و قوانین اخلاقی، منشا اضطراب و نشانههای روان رنجوری است. بعضی پژوهشها نیز به نقش ژنتیک و اختلالهای شیمیایی مغز اشاره کردهاند. زندگی پراسترس، نبود حمایت کافی در زمانهای سخت و نداشتن مهارتهای کنترل احساسات نیز در شدت گرفتن این روان رنجوری تاثیر دارند.
خصوصیات افراد روان رنجور
افراد مبتلا به این اختلال ویژگیهایی دارند که آنها را از نظر روانی آسیبپذیرتر از دیگران میکند. آنها اغلب درگیر احساساتی مانند اضطراب، غم، نگرانی، خشم یا احساس گناه هستند و این هیجانات با شدت و ماندگاری زیادی در آنها ظاهر میشود. ذهنشان تمایل دارد تهدیدهای جزئی را بزرگنمایی کرده و درگیر افکار منفی مکرر شود. آنها معمولاً از نظر عاطفی بیثباتاند و نوسانات خلقی زیادی را تجربه میکنند. در ارتباطات اجتماعی، گاه بیشازحد حساساند و نسبت به طرد یا انتقاد واکنشهای شدیدی دارند. این افراد معمولاً اعتمادبهنفس پایینی دارند، خود را سرزنش میکنند و در تصمیمگیریهای ساده دچار تردید میشوند. میل به کنترل امور و اجتناب از موقعیتهای استرسزا از دیگر خصوصیات افراد روان رنجور است.
روان رنجوری با چه عوارضی همراه است
نوروتیسیزم اگر نادیده گرفته شود، به مرور زمان عوارض متعددی برای سلامت روان و حتی جسم فرد به همراه دارد. یکی از شایعترین پیامدهای آن اختلال در روابط بینفردی است؛ افراد روانرنجور معمولاً در برقراری ارتباط عاطفی یا کاری دچار مشکل میشوند و بهخاطر حساسیت بالا یا بدبینی، دچار سوءتفاهمهای مکرر میشوند. همچنین عملکرد شغلی نیز کاهش مییابد؛ چون این افراد بهسختی تمرکز میکنند، تصمیمگیریهایشان اغلب با تردید همراه است و از روبهروشدن با موقعیتهای ناآشنا پرهیز میکنند. به علاوه، در طول زمان، بدن به واسطه تنش روانی مزمن درگیر مشکلاتی چون سردرد، دردهای گوارشی، بیخوابی و ضعف سیستم ایمنی میشود. افسردگی، وسواس، اختلالات اضطرابی و اختلالات شخصیتی نیز از جمله اختلالاتی هستند که بهطور همزمان یا در نتیجه روان رنجوری شکل میگیرند. تداوم این وضعیت بدون درمان مناسب، کیفیت زندگی فرد را بهشدت کاهش میدهد و احتمال انزوای اجتماعی، خوددرگیری یا حتی اقدام به خودآزاری را افزایش میدهد.
درمان روان رنجوری چیست
درمان روان رنجوری نیاز به روشهایی دارد که به جنبههای فکری، احساسی و حتی جسمی فرد توجه کنند. یکی از مؤثرترین راهها، رواندرمانی بهویژه درمان شناختی رفتاری است. در این روش، فرد یاد میگیرد افکار منفی و رفتارهای اشتباهش را شناسایی کرده و آنها را با روشهای سالمتری جایگزین کند.
گاهی هم رواندرمانی تحلیلی یا روانکاوی به کار میرود تا فرد تعارضهای درونی و خاطرات سرکوبشدهاش را بشناسد. اگر علائم شدید باشد، روانپزشک اغلب داروهایی مثل ضدافسردگی یا ضد اضطراب تجویز میکند تا وضعیت روانی فرد بهتر شود .روشهای دیگری مثل مدیتیشن، تنفس عمیق، ورزش منظم و حضور در گروههای حمایتی هم به کاهش استرس و بهبود حال فرد روان رنجور کمک میکنند.
سخن پایانی
در این مقاله توضیح دادیم که روان رنجوری چیست و بیان کردیم که با هیجانات منفی مداوم، افکار مزاحم و نوسانات خلقی همراه است و در صورت بیتوجهی، زندگی فرد را در ابعاد مختلف مختل میکند. شناخت دقیق این اختلال و ریشههای آن، نخستین گام برای درمان و بهبود شرایط روانی است. استفاده از روشهای درمانی مانند رواندرمانی، دارودرمانی و تغییر سبک زندگی، به کاهش علائم و بازگشت به آرامش کمک میکند. همراهی یک درمانگر متخصص، نقش مهمی در مسیر درمان این اختلال عصبی دارد.

در روان رنجوری فرد ارتباطش با واقعیت را حفظ میکند، اما در روانپریشی این ارتباط مختل میشود.
روان رنجوری با رواندرمانی، دارودرمانی و تغییر سبک زندگی درمان میشود.
خیر، این اختلال ممکن است در نوجوانان و حتی کودکان نیز ظاهر شود.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید